جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)

 

تو وقتی مایوس میشی چیکار میکنی؟

به تو نگاه میکنم و از خودم سوال میکنم که علیرغم تردیدها، سوء ظن ها و خستگی ها

آیا دلم میخواد تو رو از دست بدم؟

و جوابشو پیدا میکنم

با این جواب

امید و شجاعتم هم برمیگرده

جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)...

  من از ناکامل بودن حرف میزنم.از نقص داشتن .از ندانستن و نفهمیدن!از نیاز داشتن و از برآورده نشدن نیازمن از انسان بودن حرف میزنماز نرسیدن و نداشتن.از ناراضی بودن و ناتمام ماندنو "راحت بودن" راحت بودن ب جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)...ادامه مطلب

  من از ناکامل بودن و نتوانستن حرف میزنم این بار رسما از شکست حرف میزنم از شکست و نشدن علیرغم همه تلاشم من انسانم و این انسان گاهی و اکثر اوقات باید اعتراف کند که خواستم، تلاش کردم، صبوری کردم و نشد ن جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)...ادامه مطلب

  ترک کردن را یادبگیر تمام راه های وصل را امتحان کن مذاکره کن، حرف بزن، گوش کن محبت کن، مهرورزی کن دهندگی و گیرندگی داشته باش ببخش، صبوری کن، تحمل کن تحملت را بشتر کن سازگاری را یاد بگیر بی تفاوتی کن، جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)...ادامه مطلب

 

از خودم خستم عصبانیم کلافه ام

که میگویم هزار بار ترک کن برو رها کن

تصمیم میگیرم خداحافظی میکنم

و همچنان هستم

انگار وقت عمل چسبناک تر از همیشه ام

نمیتوانم رها کنم

نمیتوانم در واقعیت رها کنم

نمیدانم این چه طلسمی ست

این چه نفرینی ست

قلب چه کسی را اینطور شکستم که اینقدر مستاصل و بلاتکلفیم

به کدامین گناه اینقدر عذاب میکشم این روزها

خدایا تو کمک کن

خدایا این کار از من ساخته نیست

تو معجزه کن

تو حمایت کن

جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)...

 يک نفر بيايد و تمام كردن را يادمان دهد!نقطه گذاشتن و سرِ خط رفتن راما اسطوره هايى از نسلِ رابطه هاى بى سر و ته ايمكم و بيش همه ى ما،يك رابطه معلق را تجربه كرديم...نه دلِ كندن داشتيم،نه توانِ ماندن...نه دوستش داشتيم ونه طاقتِ با ديگرى ديدنش رابه خودمان كه آمديم؛ديديم شيرين ترين لحظه هاى زندگىِ مان راداديم براىِ آدمى كه بعدترها بى لياقتى اش را ثابت كرد جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)...ادامه مطلب

امروز با بی قراری شروع شد با دلشوره بعدش دیگه خسته شدم از اینهمه دلشوره وقتی فکر میکنم زندگی همیشه تناقض و تردید و ابهام دارد اینجا ماییم که باید یادبگیریم کنار بیایم با این خصوصیت جدایی ناپذیر زندگی مهم نیست که آیا دیگران آرزوهای من رو زندگی میکنند جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)...ادامه مطلب

  ده روز دیگه هم گذشت و همون حس تکراری همون نبودنها همون حس از دست دادن تکراری خواستن و نرسیدن اونهم کسی که فکر میکنی با همه فرق داره چقدر باید برم دوباره تا یکی مثل اون رو پیدا کنم و پیدا نخواهم کرد  مثل تو زیاد نیست شاید انگشت شمار و من تو را نخواهم داشت تو را از دست خواهم و چقدر سخت است چقدر دردناک که حتی در 35 سالگی هم کسی را میخواهی با تمام وجود و نمیتوانی داشته باشی چطور توانایی های من بعد ا جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)...ادامه مطلب

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)...

 

بالاخره بعد از 40 روز این انتظار هم به پایان رسید

خدایا شکرت

خیلی خیلی زیاد

هنوز نمیدونم تا کی چطور

هیچی نمیدونم

فقط احساس میکنم دلم گرم تره

امیدم بیشتره

با اینکه همش با خودم فکر میکردم شاید این آخرین تجربه این لحظات باشه

ولی حداقل فرصتش دوباره پیش اومد

حس قشنگیه بودن در کنار کسی که احساس میکنی خاص تر از بقیه هست

مخصوصا وقتی صداقت و خلوص رو هم میبینی

با همه کمبودها میدونم هیچکس کامل نیست

باید قدر هم رو بدونیم

جناب عشق (خاطرات منو عشقول خان)...